در این مقاله قصد دارم یک شفاف سازی را در خصوص گزینه هایی مانند ، تدوین ، مونتاژ ، میکس فیلم انجام دهم تا شما اشتباهاتی را مانند بسیاری غیر حرفه ای ها مرتکب نشوید.
کلمه تدوین به معنای ویرایش یا تغییر و کلمه میکس به معنای ادغام یا قاطی نمودن است. این دو کلمه زمانی که با فایلهای ویدیویی فعالیت داریم به کار برده می شوند. اگر واقعیت را بخواهید کلمه تدوین کاملا صحیح است اما در طی سالهای گذشته به دلایل متعدد ، کلمه میکس در زبان فارسی برای اینکار جا افتاده و به صورت موازی به نوعی همان معنای تدوین را به خود گرفته. خوشبخاته طی سالهای نزدیک ، رواج کلمه تدوین بیشتر شده اما خب ، همچنان افرادی هستند که تازه پا به دنیای تولید ویدیو میگذارند و خیلی آشنایی با این اصطلاحات نداشته و به نوعی از همان میکس نیز استفاده میکنند.
تاریخچه تدوین فیلم
فیلم های قدیمی، متشکل از فیلم های کوتاهی بود که یک فیلم بلند یا طولانی را تشکیل می دادند. حرکت در شات (نما) همه ی چیزی بود که برای سرگرم کردن مخاطب لازم بود ، بنابراین اولین فیلم ها به سادگی، فعالیت هایی مانند ترافیک را در خیابان های شهر نشان می دادند. هیچ داستانی و هیچ ویرایشی وجود نداشت. اینجا بود که استفاده از تدوین فیلم برای ایجاد تداوم یا ادامه، مورد استفاده قرار گرفت که شامل عملیاتی شد تا تصویر از یک سکانس به سکانس دیگر منتقل شود.
رابرت دبلیو پال ، پیشکسوت فیلم ساز بریتانیایی بود که در سال 1898 فیلمی را ترکیب از دو سکانس تولید نمود که این یک تدوین فیلم یا ویرایش اولیه بود. در نمای اول ، یک زوج مسن در خارج از یک نمایشگاه هنری مشغول صرف ناهار هستند و سپس افراد دیگر را از داخل نمایشگاه دنبال می کنند. شات دوم نشان می دهد که آنها در داخل چه می کنند. البته در آن زمان و سالهای 1900 نیز افراد دیگری برای این پیشرفت فعالیت داشتند. به همین سادگی اولین تکنیک های ویرایش فیلم ابداع شد.
تدوین فیلم دقیقا چی هست ؟
یکی از مراحل آخر تولید فیلم می باشد که در زبان انگلیسی به آن Film editing گفته می شود. زمانی که به مرحله پس تولید یا Post production میرسیم یکی از کارهای مهم ما همین تدوین فیلم است. در این مرحله تیم ساخت ویدیو با توجه به فوتیج ها و راش های ذخیره شده سعی مینماید تصاویر مناسب را انتخاب نموده و با توجه به نوع موضوع فیلم یا ویدیو ، تصاویر مرتبط را کنار یکدیگر طبق سناریو یا داستان قرار دهد که از کنار هم قرار گرفتن این تصاویر ، سکانس های فیلم ، تولید شده و در آخر تمام سکانس ها (بخش ها) کنار هم چیده می شوند و پروژه کامل فیلم تشکیل میشود.
تدوین در نقش ذهن
تدوین نمودن فیلم به عبارتی نقش ذهن ما را ایفا میکند. در تدوین فیلم برخی صحنه ها که مخفی هستند و دیده نمی شوند را نمایان نموده و برخی دیگر که نمایان هستند و شاید نیازی به دیدن آنها نیست را مخفی مینماید. به زبان ساده تر ، تدوین فیلم سعی در انتخاب بهترین نما و صحنه ها برای نمایش را به عهده دارد. گاها صحنه هایی رکورد شده که مطلوب نیستند پس آنها را پنهان میکند و گاها صحنه هایی که تاثیرگذار هستند اما پنهان مانده اند را در تدوین فیلم انتخاب و نمایش میدهد. وقتی که میگوییم تدوین فیلم نقش ذهن ما را به عهده دارد یعنی هدفش به تصویر کشیدن موضوعی است که ذهن ما به دنبال آن است که البته باید مطابق داستان و هدف موضوع باشد.
اجزای تدوین فیلم
در این مرحله از کار ، عملیات متعددی برای اجرای یک تدوین فیلم به صورت صحیح انجام خواهد شد که رعایت آنها و همچنین کار دقیق موجب میشود یک تدوین امتیاز بیشتری از دیگران برای خود کسب نماید. در لیست زیر به برخی از آنها اشاره میکنم :
- مرحله ابتدا تمام تصاویر و نماهایی که باید پشت سر هم قرار بگیرند انتخاب میشود
- کار با صدا شروع خواهد شد اینکه کدام صدا انتخاب شود و میزان بلندی صداها چقدر باشد
- چه نمایی با چه صدایی هماهنگ شود
این عملیات از قبل تعیین شده اند یعنی کارگردان فیلم یا موزیک ویدیو یا پروژه ، تعیین نموده است که دوربین کجا قرار گیرد ، از چه زاویه ای فیلم گرفته شود ، میزان بلندی صدا چقدر باشد. به این عملیات دکوپاژ گفته میشود. به این مرحله مونتاژ و ادیت نیز میگوییم.
در این مرحله عواملی تاثیرگذار چون :
- اصول فیلمسازی
- ذوق هنری
- خلاقیت تدوینگر ( کسی که تدوین فیلم را انجام میدهد)
نقش به سزایی دارد ولی به این نکته توجه کنید که در این مرحله ، تدوین فیلم وجه هنری کار را به عهده دارد و مونتاژ و ادیت به معنای کار با نرم افزارهای ویرایش فیلم گفته می شود.
تفاوت تدوین فیلم و مونتاژ ویدیو
بسیاری افراد نمی دانند که تدوین وظیفه ی هنرنمایی و خلاقیت در کار را به عهده دارد و مونتاژ یا ادیت وظیفه کار با نرم افزار است. قبل از اینکه وارد مرحله مونتاژ یا ادیت شویم ، تدوینگر باید بسیاری نکات را برای مونتاژ کار تعیین نماید. مثلا کجا یک صدا بلند شنیده شود ؟ کجا یک کات سینمایی اجرا شود ، در برش چه فیدی قرار گیرد. کارهایی که با ذوق و سلیقه همراه باشد را تدوینگر برعهده خواهد داشت. شاید یک مونتاژ کار از اصول فیلمسازی بی خبر باشد که در بسیاری شرایط نیز همینطور است اما در مونتاژ و کار با نرم افزار بسیار مسلط است.
تدوینگر میگوید در این نما یک تکنیک با مشخصات مد نظرش را میخواهد ، خودش توانایی اینکار را ندارد چون مونتاژ یا ادیت با نرم افزار را بلد نیست اما چون فردی خلاق و با سلیقه است و قواعد را میداند ، پس در ذهنش آنرا شبیه سازی نموده و از مونتاژ کار درخواست اجرای آن را نماید.
افرادی که فیلم ها را ویرایش میکنند معمولا به عنوان ویرایشگر فیلم نام برده می شوند که برای اینکار از نرم افزارهای ویرایش فیلم کمک میگیرند. وقتی که این کلمه یعنی ویرایش فیلم به کاربرده می شود بهتر از منظور از آن نیز توسط گوینده مشخص شود تا مخاطب آنرا بهتر متوجه شود. مونتاژ هم ویرایش فیلم است ، برش ها ، ترکیب ها ، هماهنگی صدا و تصویر و تمام تکنیک هایی که روی یک ویدیو قابل اجراست. تکنیک های مانند محو کردن ، دو نیمه کردن تصویر و انواع تکنیک های ویدیویی. در گذشته ، عملیات مونتاژ توسط فردی به غیر از کارگردان و تدوینگر انجام می شد.
در ابتدای پیدایش، به این تکنیک که برای حذف و مرتب کردن سکانسها مورد استفاده قرار گرفت، مونتاژ یا اتصال و حذف بخشهایی از فیلمهای گفته میشد؛ ولی بعدها تدوین فیلم به معنای ایجاد ساختار مفهومی فیلم و مونتاژ به درست نمودن فیزیکی فیلم گفته شد. به فرد مونتاژکننده «مونتور» و به فرد تدوینکننده «تدوینگر» گفته میشود و ممکن است در یک فیلم، این دو کار به صورت مجزا و توسط دو نفر انجام شوند.
معنای واژه مونتاژ در گذشته
- این واژه در اصل فرانسوی و بع معنای کنار هم قراردادن می باشد
- در تمرین فیلم فرانسه ، "مونتاژ" معنای واقعی کلمه فرانسوی آن است (مونتاژ ، نصب) و به سادگی ویرایش را مشخص می کند.
- در فیلم سازی شوروی در دهه 1920 ، "مونتاژ" روشی در کنار هم قرار دادن عکس ها برای به دست آوردن معنای جدید بود که فقط در هر دو عکس وجود نداشت.
- در سینمای کلاسیک هالیوود ، " سکانس مونتاژ " بخش کوتاهی از فیلم است که اطلاعات روایی در آن به صورت فشرده ارائه می شود.
یک نظریه : از دیدگاه حرفه ای یک معادله وجود دارد که مونتاژ به آن معنا می بخشد. آنها میگویند تصویر اول + تصویر دوم = تصویر سوم جدید یعنی Shot A + Shot B = C . یعنی حاصل مونتاژ دو تصویر باید یک تصویر جدید باشد. منظورشان این است که حاصل باید تاثیرگذار شود.
حالا مثالهای جالب که احتمالا برایتان جدید باشد را در زیر ببینید. این مثالها نشان میدهد که شاید بتوان از ترکیب دو نما ، نمای نتیجه ای به این شکل بدست آورد :
- چشم + آب = گریه
- درب + گوش = استراق سمع
- کودک + دهان = جیغ زدن
- دهان + سگ = پارس.
- دهان + پرنده = آواز
ادغام تدوینگر و مونتاژ کار یا ادیتور
طبق قواعد ، در تیم های فیلمسازی افراد مختلفی وجود دارند که یکی از آنها فیلمساز و دیگری تدوینگر و دیگری ادیتور است اما به دلایل متعدد ممکن است تمام وظایف این سه نفر را یک نفر انجام دهد. یعنی همان فیلمساز ، تدوین و مونتاژ را انجام دهد یا مونتاژ کار وظیفه تدوینگر را برعهده داشته باشد. این اتفاق در سالهای خیلی دور در تیم های خیلی بزرگ به دلیل نبودن نیروی ماهر اتفاق افتاده. امروزه هم در ساخت موزیک ویدیو یا پروژه های دیگر ، ممکن است تمام کارها بر عهده یک نفر باشد که هم تصویر میگیرد ، سناریو می نویسد ، تدوین میکند و در نهایت مونتاژ را با سیستم انجام میدهد.
تاریخچه ای کوتاه از تدوین
در سالهای خیلی دور ، تدوین فیلم خیلی ساده تر از حالا بود. اغلب فیلمهایی که ساخته میشد بسیار کوتاه بود یعنی معادل اتفاقی که رخ داده بود. مثلا یک تصادف رخ داده بود فیلم نیز دقیقا مطابق همان مقدار اتفاقات یک تصادف رکورد و در نهایت به اتمام میرسید. نماها کاملا به اندازه همان اتفاق ضبط میشدند پس نیاز به برش یا کات نمودن و یا حذف اغلب نماها نبود. نه خبری از هیجان بود و نه تکنیک ها و جلوه هایی که بخواهد مخاطب را متعجب کند همان واقعیتی که بود تولید میشد. پس از گذشته چند دهه ، کم کم مبحث داستان و جذابیت فیلم به میان آمد به این صورت که فیلم باید مردم را سرگرم کند نه اینکه فقط بیان یک اتفاق باشد مانند یک رخداد. در سال 1898 رابرت پاول اولین فیلمسازی بود که در فیلم خود از چند نما ضبط انجام داد. جالب است که حالا با یک موبایل از ده ها نما فیلم گرفته می شود. مدتی بعد فیلمسازان دیگر شروع به ایجاد خلاقیت در گرفتن نماهای مختلف نمودند. در واقعیت اتفاق دیگری رخ داده بود اما با نماهایی که گرفته بودند ارتباطی میان زمان و مکان به سبکی منطقی بوجود آورده بوده اند چیزی شبیه به فیلمهای امروزی اما ساده تر.
اولین تجربه تدوین در گذشته با ریورز Reverse شات
فیلمسازی بنام جیمز ویلیامسون اسکاتلندی برای اولین بار تدوین را به تصویر کشید. یعنی در تولید فیلم خلاقیت را اجرا نمود. با دوربین به مقابل یک دروازه فوتبال رفت و به حالت اینکه بازیکن در حال حمله به آن می باشد حرکت نمود ، در نمای بعد به درون دراوزه رفت و احساس را از دید دروازه بان به مخاطب نمایش داد. در دو نمای پشت سر هم از دید محاجم و دید دروازه بان ، احساس حمله و دفاع را به نمایش گذاشت که کاری جدید در آن زمان بود. به این کار ریورز Reverse شات گفته شد.
فیلم سرقت بزرگ قطار قدمی بزرگ
در سال ۱۹۰۳ ادوین اس پورتر فیلمساز آمریکایی فیلم «سرقت بزرگ قطار» را میسازد که قدم بزرگی در شکلگیری زبان امروزی سینما و فن تدوین فیلم است. فیلم دربارهٔ سرقت یک قطار توسط چند راهزن و کشته شدن آنها در پایان کار است. در این فیلم پورتر به خوبی توانسته با استفاده از تقطیع نماها و پیوند آنها یک داستان را به صورت سینمایی بیان کند. در این فیلم برای اولینبار از مونتاژ موازی دو اتفاق دور از هم استفاده شدهاست. ما شاهدیم که اطلاعات مربوط به روایت ذره ذره و با ظرافت به بیننده منتقل میشود. فیلم با یک صحنه داخلی از دفتر تلگراف خانه شروع میشود. مأمور تلگراف توسط سارقان مضروب میشود. نمای بعدی همان سارقها را نشان میدهد که بیرون دفتر در کنار قطار در حال آبگیری پنهان شدهاند. در اینجا در مییابیم که دفتر تلگراف جنب ایستگاه آبگیری قطار واقع است و سارقها قصد ورود به قطار را دارند. در نمای بعد یکی از سارقها بر روی سقف قطار با نگهبان میجنگد. کارگردان با چیدن نماها در کنار هم داستانش را نه در چیدمانی تئاتری (آن طور که در فیلم ملییس به چشم میخورد) بلکه به صورت سینمایی بیان میکند. پس از سرقت و فرار دزدان فیلم قطع میشود به تلگراف خانه که دخترکی مأمور مضروب را به هوش میآورد. این نما قطع میشود به اتفاقی در مکانی دورتر: در یک دهکده زنان و مردانی را میبینیم که میرقصند و پس از شنیدن یک خبر بد به یک باره به راه میافتند. پس از این ما شاهد قطع دو ماجرای همزمان در دو مکان متفاوت هستیم. سارقها که در حال فرار و تقسیم غنایم هستند و دنبالکنندههای آنها که به سوی آنها میآیند. این فیلم دوازده دقیقهای متشکل از بیست نما و ده صحنه داخلی و خارجی مختلف و نمونه اولیه استفاده از مونتاژ موازی در فیلم است. پس از این در سال ۱۹۱۶ دیوید وارک گریفیت کارگردان آمریکایی در فیلم «تعصب» با تدوین نماهای درشت صورت و دستِ زنِ قهرمان داستان، مخاطب را در تجربه حسی او شریک میکند و الفبای سینما و نقش نمای متوسط و درشت را در بیان سینمایی و تدوین نشان میدهد.
اهمیت تدوین
با تدوین میتوان روایتی را به صورت مداوم و سیال بیان کرد. تدوین زمان و مکان را فشرده میکند، عناصر متفاوت و پراکنده را مورد تأکید قرار میدهد و کنار هم میگذارد و آنها را چنان مرتب میکند که الگوهای معنایی خاصی ایجاد کنند. تدوین در ضمن، به نوعی واکنش تماشاگران را، شکل میدهد. برای مثال ارائه یک رشته نماهای کوتاه که به سرعت به یکدیگر برش میخورند، میتواند حس هیجان، حادثه و انتظار را در تماشاگر ایجاد کند، در حالی که نماهای طولانی آرامش بخش هستند، بر عنصر دراماتیک صحنه تأکید دارند و تماشاگر را با شخصیتها فیلم بیشتر درگیر میکنند. شیوه تلفیق صدا و تصویر هم، تأثیر بسیار مهمی بر تماشاگر دارد. برای مثال قابل شنیدن بودن یا نبودن گفت و گوها، ارائه موسیقی در لحظهای خاص از فیلم، بالا و پایین شدن حجم صداها، به گوش رسیدن صدای محیط و... همه و همه معنای خاصی میآفرینند و احساسات تماشاگر را به سمتی هدایت میکنند.
رابطه ی تخیل و تدوین
شاید بتوانیم بگوییم تدوین فیلم ، همان تخیلی است که در ذهن داریم. همان احساسات و فراز و فرودهایی که در خیال خودمان داریم را به تصویر میکشانیم. تخیلی که در واقعیت منشا دارد ولی قرار است با تخیل ما اجرا شود. نکته ای باید مد نظر داشت که هر چند قرار است تخیل ما و واقعیت به نوعی با هم ادغام شوند اما برای پذیرفته شدن در ذهن مخاطب باید فاصله ها و فشردگی های زمانی میان نماها و اتفاقات نزدیک به واقعیت باشد. این نکته موجب میشود که فیلم یا خیلی تخیلی در ذهن شکل بگیرید و آن را باور نکنیم و یا آن قدر خوب فواصل زمانی و مکانی در آن رعایت شده که باورش میکنیم. آندره بازن
به اعتقاد برخی ، تدوین را میتوان هنر فضاسازی نامید.
تدوین چه زمانی انجام می شود ؟
معمولاً تدوین از همان مرحله فیلمبرداری آغاز میشود، به این ترتیب که، تدوینگر، فیلمهایی را که هر روز گرفته میشود (راش) را در اختیار میگیرد و با مشورت کارگردان، آن تکه فیلمها را سر هم میکند. وقتی فیلمبرداری به پایان رسید، تدوینگر فیلمی در دست دارد که به صورت خام داستان و خالی از ظرافت، تنها روند رویدادهای فیلم را تعقیب میکند. تدوینگر کار تدوین را با این فیلم آغاز میکند. او با نظر کارگردان، بهترین برداشتها را انتخاب میکند و الگوی صدای فیلم را با تصویر همگاه میکند. این نسخه از فیلم که اولین نسخه تدوین شده فیلم، برای رسیدن به شکل نهایی آن است، اصطلاحاً راف کات (Rough Cut برش خشن یا راف کات)، نامیده میشود. البته این نسخه را نسخه تدوین شده فیلمساز هم مینامند، چون کم و بیش حاوی دیدگاه فیلمساز از فیلم است و هنوز چندان مورد مداخله کس دیگری قرار نگرفتهاست.
پس مرور کنیم ، فیلم رکورد میشود ، تکه های رکورد شده توسط کارگردان و تدوین پشت سر هم چیده شده ، تدوینگر مجدد تدوین را ( نه مونتاژ یا ادیت ) انجام می دهد یعنی دائما در حال مرور نماها و هماهنگی صداها از نظر قواعد فیلمسازی میشود. تا این مرحله که فقط دیدگاه فیلمساز آماده شده و در مراحل بعدی به سراغ مونتاژ یا ادیت خواهد رفت.
راف کات Rough Cut یا برش خشن در تدوین
این نوع راش ( ویدیوهای خام پروژه ) در مرحله ای هستند که فقط پشت سر قرار گرفته اند اما به میزان با دقت تا دیدگاه فیلمساز را به ما منتقل کند. در این مرحله هیچ نوع افکت یا جلوه یا ترنزیشن در کار نیست. فرض کنیم با موبایل یا دوربین از یک موضوع فیلم برداری نموده ایم ، تصاویر را پشت سر هم قرار میدهیم انگار که یک شخص مبتدی تصاویر را گرفته ، به همان سادگی. وقتی که به فیلم نگاه میکنیم اگر نماها و زوایا خوب گرفته شده باشد در انتها متوجه منظور فیلمساز خواهیم شد. به این تصاویر بدون ادیت و مونتاژ راف کات میگوییم.
در نهایت به امروز میرسیم که در میان تولیدکنندگان ویدیو رسم شده کسی که در ویدیو ها ویرایش انجام میدهد را تدوینگر می نامند. نمیتوانیم بگوییم اشتباه است چون بهتر است گوینده ، هدف خود را از گفتن این کلمه مشخص کند.
امیدوارم نکاتی هر چند کم اما مناسب بدست آورده باشید.